حاج«علی»! تتویم را پاک می کنم!/ چهار قاب و روایت خاطره سازتابستان است و خانواده ها وقت آزادتری برای سفر دارند. بین شهرهای ایران، مشهد اما پر بیا و برو تر است. خیلی ها سعی می کنند، سالی یکبار هم که شده به زیارت امام رئوف(ع) مشرف شوند. - گروه جامعه؛ نعیمه جاویدی: سوغاتی یادگار سفر است تا هر زمان آدم دلش گرفت و دلتنگ گذشته ها شد، نگاهی به آن بیندازد و خاطره ای خوش برایش مرور شود. همه سوغاتی ها اما قرار نیست، کالا باشند. خاطره ها خودشان بهترین و ماندگارترین هستند. ماجرای جالب و خوبی که در یکی از سفرها برای خودمان و اطرافیان افتاده باشد و هروقت به یادش می افتیم و روایتش می کنیم، حال خودمان و بقیه خوب شود. مثل خاطرات خوبی که از پابوسی و تشرف به حرم رضوی داریم. امام رئوفی که بارگاهش مأمن و آرام خانه خسته دلان بوده و هست. مهم نیست سفرمان چند روز باشد. گاهی فقط باید حواسمان جمع باشد تا رویدادهای خاص از قلم چشممان نیفتد. رویدادهایی که بی سر و صدا و آرام در گوشه گوشه حرم و روزهای سفر رخ می دهد و فقط باید حواسمان جمع باشد تا خوب ببینیم و ثبتش کنیم. اینجا چهار روایت از یک سفر کوتاه را مرور می کنیم. شما چه خاطره خوشی از زائر آستان رضوی شدن، دارید؟ ***روایت اول؛ کاسب کم فروش، حالش خوب است؟! زن میانسال گوشه چادر قهوه ای گلدار را روی صورتش می کشد و با کلماتی یکی در میان ترکی و فارسی به زحمت می پرسد: من برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |