مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
پنجشنبه، 22 اردیبهشت 1401 ساعت 13:522022-05-12ورزشي

روایتی از یک نیت آسمانی /بوفه ای از جنس احسان و مهربانی


«من خبرنگارم اگه اجازه بدی میخوام ازت مصاحبه بگیرم» اولش مخالفت کرد بعد با اصرار من قبول کرد و دعوت گرفت تا به داخل بوفه بروم و گفت وگو کنیم.

- به گزارش سایت قطره و به نقل ازخبرگزاری فارس، میلاد خراسانی، چند روز پیش جهت عیادت یکی از دوستانم به بیمارستان ولیعصر بهبهان رفتم.

در حال حرکت به سمت بوفه بیمارستان بودم تا چند آبمیوه و کمپوت تهیه کنم که چشمم به کاغذی که روی پنجره بوفه بیمارستان نصب شده بود افتاد.

شروع به خواندن کردم.

اول متوجه نوشته نشدم، دوباره خواندمش، برایم جالب بود اما گفتم شاید سرکاری است، مگر می شود؟ نوشته این بود: برادر عزیز اگر پول خرید وسیله مورد نیازت در بوفه را نداری بدون تعارف بیا و هر چه لازمت هست بردار و فقط برایمان دعا کن آبمیوه ها را گرفتم و به عیادت دوستم رفتم اما این نوشته و لبخند مهربان صاحب بوفه ذهنم را درگیرکرده بود به همین دلیل بعد از عیادت دوباره پیش او برگشتم تا در مورد کاغذ روی پنجره باهم صحبت کنیم.

ایستادم درب بوفه بیمارستان و با صاحب بوفه سلام و علیک کردم، گفتم: ماجرای این دست نوشته چیست؟ لبخندی زد و گفت: چیزی لازم داری؟ گفتم: من خبرنگارم اگر اجازه بدهی میخواهم با شما مصاحبه کنم.

اولش مخالفت کرد اما بعد از اصرار های من قبول کرد و دعوت گرفت تا به داخل بوفه بروم و گفت وگو کنم     همیشه دوست داشتم به مردم کمک کنم ا


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

روایتی از یک نیت آسمانی /بوفه ای از جنس احسان و مهربانی

روایتی از یک نیت آسمانی /بوفه ای از جنس احسان و مهربانی