ماجراهایی از یک اردوگاه عراقییکسال در اردوگاه عنبر بودم و بعد به اردوگاه اطفال منتقل شدم. وقتی وارد اردوگاه شدم من بزرگ جثه ترین آن ها بودم. در آنجا شدیدترین شکنجه ها را بر روی بچه ها انجام می دادند و با اتو برقی ما را می سوزاندن و حتی گاهی با انبر دست انگشتان اسرا را می کشیدند. - به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، آزاده کرمعلی غفوری در سال 1348 در اصفهان متولد شد. او در سال 61 به همراه گردان ضربت تیپ امام حسین(ع) عازم جبهه شد و سرانجام در 28 آبان سال 61 در مرحله ی چهارم عملیات محرم در سن 13 سالگی به اسارت دشمن در آمد. آزاده غفوری پس از تحمل هشت سال اسارت در 1 شهریور سال 69 به همراه جمعی از اسرا به میهن بازگشت. آزاده کرمعلی غفوری در خاطراتی بیان می کند: حدود 15 نفر مجروح بودیم که ما را به بیمارستان الاماره عراق بردند. 28 روز در الاماره بودم و بعد از توقف کوتاه در بیمارستان نیرو هوایی بغداد به اردوگاه عنبر منتقل شدیم. اتوبوس اسرا که به اردوگاه رسید همه مجروح بودند و حال مساعدی نداشتند، اما همین که وارد اردوگاه شدیم سربازهای بعثی کابل به دست آماده ی استقبال از ما بودند. با کابل مسی شروع به کتک زدن ما کردند و بعد جسم نیمه جانمان را در حمام انداختند. در اردوگاه وقتی افسر عراقی فهمید 13 ساله هستم خندید و گفت: ایران مرد ندارد که بچه های کم سن و سال را به میدان می فرستد؟ و رو به من گفت: به زور آمدی؟ برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |