لو رفتن محل مأموریت یک مدافع حرم با بوی عطر!بار اولی که به سوریه رفت، تازه ازدواج کرده بود و به همسرش نگفته بود که مأموریت کجا می رود. بعد از 56 روز که به منزل برگشت، وقتی ساکش را باز کرد، - خبرگزاری فارس ـ گروه حماسه و مقاومت: انگار برات شهادتش را از حضرت عباس (ع) گرفته بود، وقتی هم شهید شد مانند ابوالفضل العباس نه چشمی داشت و نه دستی. در آخرین پیامش به دوستش گفته بود که در مراسم تشییع جنازه اش روضه حضرت عباس (ع) بخوانند. آقا محمود در مأموریت دلبستگی ای که مانع اعزام بود بار آخری که می خواست به خوبی نداشت و بیقرار بود، سه روز قبل از اینکه برود، انگار دلیل این تأخیر اعزام را متوجه شده بود. آقا محمود به همسرش گفت: این دلبستگی شما و مادرم نمی گذارد که من بروم! همسرش به گریه افتاد و گفت: من از ته دل از شما دل کنده ام. مادرت هم به خاطر اینکه فرزندش هستی برایش سخت است، اما چه چیزی بهتر از شهادت؟ می دانم که شما برای این دنیا نیستی. راه خودش را پیدا کرده بود همسرش بعد از اینکه این جملات را گفت، دیگر به دلش آمد که این مأموریت دیگر بازگشتی ندارد، برای همین جلوی آقا محمود حسابی عزاداری کرد و گریست. شاید برای همین، زمانی که در معراج شهدا با پیکر آقا محمود روبرو شد، خیلی آرام بود و گریه نکرد، چون همسرش وصیت کرده بود که صدای گریه اش را نامحرم نشنود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |