مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
شنبه، 9 مرداد 1400 ساعت 09:302021-07-31سياسي

داستان یک تشابه اسمی در جبهه


یکی از فرماندهان پیشم آمد و شروع کرد به سخنرانی در خصوص جهاد و شهادت و گفت:«شهادت؛ توفیق و سعادتی است که خدای متعال نصیب هرکسی نمی کند.

» خلاصه آنقدر مقدمه چید تا بالاخره گفت: - یکی از فرماندهان پیشم آمد و شروع کرد به سخنرانی در خصوص جهاد و شهادت و گفت: شهادت؛ توفیق و سعادتی است که خدای متعال نصیب هرکسی نمی کند.

خلاصه آنقدر مقدمه چید تا بالاخره گفت: جعفر شهید شده.

به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، سعید مؤمنی یکی از رزمندگان دوران هشت سال دفاع مقدس است.

او در خاطره ای پیرامون تشابه اسمی اش با یک شهید روایت می کند: من و محمدجعفر مومنی؛ در شهر ری، هم محل بودیم.

با وجود تشابه نام خانوادگی مان، فامیل نبودیم اما در جبهه همه فکر می کردند برادریم.

محمدجعفر در گردان زهیر و من در گردان علی اکبر از لشکر 10 سیدالشها(ع) بودیم.

ماه مبارک رمضان بود و گردان زهیر برای پدافند، به جزیره مجنون رفته بود.

شب بیست و یکم که محمد جعفر به آقایش امیرالمومنین علیه السلام اقتدا کرد و آسمانی شد؛ مسئولین گردان ما، مانده بودند چگونه خبر شهادتش را به من بدهد.

یکی از فرماندهان پیشم آمد و شروع کرد به سخنرانی در خصوص جهاد و شهادت و گفت: شهادت؛ توفیق و سعادتی است که خدای متعال نصیب هرکسی نمی کند.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

داستان یک تشابه اسمی در جبهه

داستان یک تشابه اسمی در جبهه