از سعدی تا هوگوهوگو، همه آنچه را که درباره شرق، درباره ایران و شاعران ایرانی خوانده بود به کاربست و از مجموع آن ها «شرقیات»، یکی از زیباترین شاهکارهای شعری خود را پدید آورد، - ایسنا/اصفهان هوگو، همه آنچه را که درباره شرق، درباره ایران و شاعران ایرانی خوانده بود به کاربست و از مجموع آن ها شرقیات ، یکی از زیباترین شاهکارهای شعری خود را پدید آورد، اما در آن تاریخ او هنوز جوان بود و در کار شاعری تجربه ای طولانی نداشت، در نتیجه اقتباس او از شاعران مشرق زمین به شرح و تفسیر مضامین اشعار آنان محدود می شد و این کاری است که در مورد مضامین برگرفته از سعدی شیراز کرده است. نخستینِ این مضامین، از ناپایداری جهان و گذار عمر و پوچی قدرت ها و آرزوها حکایت می کرد: گفتم گل بستان را چنان که دانی، بقایی و عهد گلستان را وفایی نباشد و حکما گفته اند هر چه نپاید، دل بستگی را نشاید. همه چیز گذران است: شرق، عظمت خود را از دست داده است و غرب نیز به زودی از دست خواهد داد. پس چه باید کرد؟ همان کاری که سعدی شیراز کرده است. باید گلستانی ساخت که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد و گردش زمان، عیش ربیعش را به طیش خریف مبدل نکند زیرا که گل همین پنج روز و شش باشد/وین گلستان همیشه خوش باشد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |