روایتی شیرین از برخورد امام با تملق گویی های رییس ساواکپس از سخنرانی عصر عاشورای 42 امام شبانه دستگیر و حدود ده ماه در تهران در زندان و حصر بودند و در فروردین سال 43 آزاد و به قم بازگشتند. تازه حلاوت این ماجرا در جان مردم نشسته بود که دستگاه حاکمه پهلوی توطئه ای دیگر ترتیب داد. - و نهضت ایشان ترتیب داد که با تیزهوشی و درایت امام خنثی شد. حجت الاسلام و المسلمین سعید اشراقی به ذکر خاطره ای در این باره پرداخته است: بعد از آزادی امام از تهران به قم، روزنامه اطلاعات نوشته بود روحانیت با دولت سازش کرد. امام وقتی که متوجه موضوع شدند، تصمیم گرفتند که فردای آن روز این خبر دروغ را تکذیب کنند. دولت طاغوت هم پی برده بود که این صحبت برای آنها گران تمام می شود. به همین خاطر یک نفر از رؤسای سازمان امنیت به نام مولوی را به قم فرستاده تا با امام صحبت و ایشان را متقاعد کند که از صحبت درباره این خبر بپرهیزند. خانه روبروی منزل امام را که در آن موقع در اختیار داماد امام بود، برای این کار مهیا کردند. او بعد از اینکه به حضور امام رسید، شرط کرد که فقط تعداد محدودی در جلسه باشند، به من تلفن کردند و گفتند: آقا فرموده اند که تو هم بیا. من هم در آن جلسه حاضر شدم و دیدم که فردی با قیافه ای عجیب آنجاست. با ورود من، او به داماد امام که برادرزاده بنده هم بود، گفت: بنا شد کسی نباشد او هم گفت: ایشان از خودمان است. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |