مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
جمعه، 20 فروردین 1400 ساعت 13:402021-04-09سياسي

درد زایمان وسط معرکه جنگ!


«در آن موقع باردار بودم، اما، چون قدم بلند بود، به چشم نمی آمد.

گفتم عبدالله هر کجا بروی می آیم؛ من از تنهایی متنفرم.

سپیده دم کوه های ساوان در روستاهای اطراف را طی کردیم، - در آن موقع باردار بودم، اما، چون قدم بلند بود، به چشم نمی آمد.

گفتم عبدالله هر کجا بروی می آیم؛ من از تنهایی متنفرم.

سپیده دم کوه های ساوان در روستاهای اطراف را طی کردیم، نزدیک تاریک شدن هوا برای در امان ماندن، همه مشغول کندن سنگر شدند، من هم در این کار با آن ها شریک شدم و بعد اقدام به جمع آوری سنگ برای دور سنگر کردیم.

به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، روزنامه جوان خاطره ای از همسر شهید عبدالله فرجی را منتشر کرده است که در ادامه می خوانید: یک شب در خانه ما جلسه بود.

همه همکاران عبدالله در آن جلسه شرکت داشتند.

بعد از خوردن شام و چای تصمیم گرفتند که صبح زود قبل از سپیده دم، برای عملیاتی از کوخان خارج شوند.

تقریباً نزدیکی های سپیده دم بود که صدای جا انداختن خشاب ها در سلاح ها فضای خانه را پر کرد.

گاهی وقت ها هم نجواهایی بین رزمندگان به گوش می رسید.

خیلی می ترسیدم.

عبدالله متوجه نگرانی من شد.

کنارم آمد و گفت رابعه نترس، اما، چون دید نمی توانم به ترسم غلبه کنم، برای اولین بار به من گفت رابعه با من می آیی؟ با شنیدن این جمله فوراً از جایم بلند شدم و گفتم بله می آیم.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

درد زایمان وسط معرکه جنگ!

درد زایمان وسط معرکه جنگ!