چرا باید عادت کنیم؟متن زیر خیابان نوشتی از مزاحمت هایی است که زنان هرروزه آن را تجربه می کنند. - ایسنا/خراسان رضوی متن زیر خیابان نوشتی از مزاحمت هایی است که زنان هرروزه آن را تجربه می کنند. پنجشنبه، 23 آبان 1398/ 12:05 دقیقه/ پیاده رو بلوار وکیل آباد، نزدیک به میدان آزادی موتورسواری درشت اندام و چاق با کاپشن سورمه ای و هدبند مشکی، روی خط سبز دوچرخه، کج دارومریز جلو می آید. نزدیکم می شود و صدای اگزوزش را به رخم می کشد. سنگینی نگاهش را حس می کنم. در چشمانم زل می زند. با خنده کجی چیزی زیر لب می گوید. نمی شنوم. سر فرمانش را به سمت من کج می کند و بی جهت گاز می دهد و بعد از کنارم با سرعت عبور می کند. شنبه، 25 آبان 1398/ 10:23 دقیقه/ بلوار پیروزی، حوالی میدان صیادشیرازی قصد عبور از خیابان را دارم. می ایستم تا ماشین ها رد شوند. خیابان خالی می شود. هم زمان، موتورسواری که دو پلاستیک بزرگ نان باگت از دسته موتورش آویزان کرده، به سمت من می آید. با شال گردن تمام صورتش را پیچانده. کاپشن مشکی رنگ با آستین های خط دار سفید بر تن دارد. سرعتش را کم می کند. دو بوق پشت سر هم می زند. از جلوی پایم رد می شود و با فریاد اصرار دارد که کبد آدمیزاد را به اندازه جگر گوسفند خوش مزه ببیند. فریادش گوشم را پُر می کند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |