مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
دوشنبه، 31 شهریور 1399 ساعت 05:252020-09-21سياسي

در عملیات از ترس دندان هایم به هم می خورد / چرا شهید نشدم؟


محمدآقا وقتی مجروح شد بارها و بارها از هوش رفت.

وقتی هم که به هوش آمد، خیلی ها باورشان نمی شد که او زنده است.

حتی اسمش را در لیست شهدا قرار دادند و برای نبودنش عزاداری کردند.

- مجله مهر _ مرضیه کیان: سال 64 بود که رفت جبهه.

17 سالش تازه تمام شده بود.

همان اوایل برایش جشن گرفتند و اسمش را گذاشتند محمد! به مناسبت مراسم نامگذاری یک جعبه شیرینی از میاندوآب گرفت و بین بچه های گردان پخش کرد.

قبل از او مراسم نامگذاری دوستش تورج بود، که شده بود میثم! انگار رسم بود بین شان.

رسم بود که ارزش ها را در چیزهایی فراتر از مادیات و ظواهر دنیا ببینند.

از اسم شروع می کردند تا دمِ دستی ترین دلبستگی ها از بین برود! هنوز بین رفقای هم رزمش اسمش محمد است؛ پس، برای ما هم اسمش همان محمد است! حدود 30 سال است که از آن روزها می گذرد.

یادگار محمد از آن موقع ها یک آلبوم عکس در کمدش است و یک مشت قرص روی میزِ کنار دستش! البته خاطراتش هم هست که در تمام این سال ها آن ها را برای خودش نگه داشته.

باز هم وقتی که بعد از این همه سال قبول کرد صحبت کند، گفت: خاطرات که خیلی زیاد است، خیلی از آن ها را فیلم سینمایی ساخته اند، بسیاری شان را که ضربدر 100 یا 1000 کنید، می شود خود جنگ واقعی! جنگ، جنگ است دیگر! خون دارد، آتش دارد، رشادت دارد… در همه جای دنیا هم همین است.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

در عملیات از ترس دندان هایم به هم می خورد / چرا شهید نشدم؟

در عملیات از ترس دندان هایم به هم می خورد / چرا شهید نشدم؟