چشم و دل بی قرار در جستجوی حضرت یاربا قدم هایی که هنوز تردید از آن می بارید، راه افتاد و انگار در جزیره سرگردانی طی طریق کند، ادامه داد. اطراف او قرآن و رحلش، سجاده و تسبیحش، مفاتیح و ادعیه اش گوشه به گوشه مسجد به چشم می خورد اما شکافی که بین خود و دیگر معتکفین حس می کرد، - خبرگزاری فارس-شیراز؛ سمیه انصاری فرد: چهار نوجوان بودند که گعده کردند برای رسیدن به یک نقطه اتکاء. رسیدن به کمال و دیدن آنچه نادیدنی است. قبل از گردهمایی در مسجد، بارها این شعر را زمزمه کرده بودند: چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی است آن بینی حالا دل بر کف گرفته، آمده بودند برای باز کردن چشمِ جان. و در اندیشه این بودند که آیا این سه روز می توان به مراقبت و حضور تام پرداخت؟ توشه ای از این مسیر و مگر فلسفه اعتکاف همین نیست که چشم سر را فرو بنشاند و چشم جان را تا حد امکان بگشاید؟ حالا هر کسی به فراخور حال خود و توشه ای که از مسیر برمی دارد. یکی اندک مسیری به سمت تعالی طی می کند اما دوست و همراهش، راه بیشتری پیموده و به وصال یار نزدیک تر می شود. مگر هر دو با هم نیت نکردند و هر دو یکسان به دعا و مناجات نپرداختند؟ پس چطور فاصله هر کدام با مراد و مقصد ربانی، این قدر متفاوت است؟ برگزاری بزرگ ترین اعتکاف جوانان کشور در شیراز جدال با ابلیس درون در این میان، یکی از اعضای این گروه معتکف با ابلیس درون برچسب ها: مسیر - گوشه - گردهمایی - مسجد - بینی - خبرگزاری - نوجوان |
آخرین اخبار سرویس: |