خودزنی تا مرز خطر!همه بدبختی های من از یک عشق خیابانی شروع شد اما اختلافاتمان بعد از ازدواج به حدی رسید که به یک بیمار افسرده تبدیل شدم و چندین بار دست به خودکشی زدم. باآن که پدر و مادرم همه خواسته هایم را فراهم می کردند ولی آن روز شیشه در ورودی را شکستم و مقابل چشمان خانواده ام درحالی به خودزنی وحشتناک پرداختم که . به گزارش سایت قطره و به نقل ازخراسان، جوان 24 ساله که با خودزنی های خونبار،صحنه رعب آوری را رقم زده بود درحالی با حضور سریع پلیس به مرکز انتظامی هدایت شد که از فرجام یک ماجرای عاشقانه به ستوه آمده بود. این جوان درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت:تک فرزند بودم و به همین دلیل خانواده ام توجه زیادی به من داشتند. پدرکارگرم همه خواسته هایم را برآورده می کرد و من زندگی شیرینی داشتم ولی ازآن سو بسیار لجباز و نترس بودم. به دلیل حمایت های خانواده ام حتی معلمان و مدیران مدرسه را نیز اذیت می کردم و با آن ها درگیر می شدم. بسیاری از معلمانم اعتقاد داشتند من پسری بیش فعال هستم اما بالاخره این رفتارهای پرخاشگرانه و درگیری هایم با دیگران موجب شد تا درس ومدرسه را رها کنم. مدتی به همراه پدرم به بنایی ساختمان مشغول شدم ولی علاقه ای به این کار نداشتم تا این که با اصرار و قهرهایم پدرم را مجبور کردم سرمایه ای برای راه اندازی تعمیرگاه گوشی تل برچسب ها: خانواده - خودزنی - مددکار اجتماعی - جوان - انتظامی - کلانتری - اجتماعی |
آخرین اخبار سرویس: |