پدرم بی آنکه بداند تابوت برادرم را به دوش کشیده بودپدرم تعریف می کرد وقتی اولین تابوت (که تابوت برادرم بود، اما پدرم خبر نداشت) را روی دوشم گذاشتم، دیدم نمی توانم نفس بکشم و قفسه سینه ام سنگین شد. - پدرم تعریف می کرد وقتی اولین تابوت (که تابوت برادرم بود، اما پدرم خبر نداشت) را روی دوشم گذاشتم، دیدم نمی توانم نفس بکشم و قفسه سینه ام سنگین شد. حالم خیلی بد شد. همه اش می گفتم علت این حالم چیست؟ تا اینکه روز بعد زنگ زدند و خبر شهادت پسرم را دادند. به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، متنی که می خوانید گفت وگوی روزنامه جوان با خواهر شهید محمدرضا شحنه است؛ شهیدی که وصیت کرده بود در تشییع پیکرش شیرینی پخش کنند. نام شهید محمدرضا شحنه از آن رو انتخاب شده بود که پدرش ارادت خاصی به امام هشتم (ع) داشت؛ لذا او را محمدرضا نامید. شهید شحنه در بهمن سال 41 متولد شد و 20 سال بعد در دوم خرداد 1361 در عملیات الی بیت المقدس در منطقه خرمشهر به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای سمنان در کنار مرقد امامزاده یحیی آرام گرفت. محمدرضا از مادرش خواسته بود که در تشییع پیکرش شیرینی و نقل پخش کند و به مردم روحیه بدهند. برادری که مثل یک معلم بود شهید در خانواده ای رشد کرد که مرحوم پدرم کارگر کارخانه ریسندگی و مادرم زهرا خانم خانه دار بود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |