شیرزن همدانی که روی اسراییلی ها اسلحه کشیدشما اجازه می دهید، من به لبنان بروم و در کنار خواهران و برادران فلسطینی مبارزه کنم، تا اوضاع ایران تغییر کند؟ امام فرمودند: «هر کجا که می بینید برای اسلام مفید هستید و می توانید خدمت کنید؛ - خبرگزاری فارس-همدان؛ سولماز عنایتی: وقتی وارد بیت معظم له شدم سر از پا نمی شناختم شوقی وصف ناشدنی در وجودم موج می زد، بعد از سلام و احوالپرسی عرض کردم دباغ هستم؛ امام فرمودند: همان دباغی که مرحوم سعیدی در نامه هایش اسم می برد؟ عرض کردم بله! مدتی شاگردش بودم و با او کار می کردم. بعد گزارشی اجمالی از آنچه که گذشته ارائه دادم حضرت امام با طمأنینه و آرامش حرف هایم را شنیدند و بعد فرمودند: از زندان برایم بگویید. من هم از نحوه دستگیری، بازداشت، بازجویی، زندان و ساواک و در آخر از شکنجه خود و دخترم گفتم، در پایان هم مجدد گفتم، من اینجا هستم و هشت فرزندم در ایران، نمی دانم چه کار کنم؟ اگر برگردم، می ترسم گرفتار ساواک و دوباره زندانی شوم. اگر برنگردم، هشت فرزندم در ایران بدون مادر مانده اند. نمی دانم تکلیفم چیست! باورکردنی نبود امام فرمودند: بمانید! انشاءالله اوضاع تغییر می کند و همه با هم می رویم . مگر چنین چیزی ممکن بود؟! چنین وعده ای از طرف امام برایم پیچیده به نظر می رسید، اما بعد از کمی تأمل، امیدوار شدم و سکوت کردم؛ پیش از خروج از اتاق پرسیدم برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |