قرار 36 ساله «مه لقا خانم» + فیلمشب قبل از اینکه خبر شهادت علی را بدهند خوابش را دیدم. پرسیدم: «علی تو کجا آمدی مگه خدمت نرفتی؟» گفت:« فرمانده ام من را فرستاده شما را ببینم. دلم تنگ شده. - شب قبل از اینکه خبر شهادت علی را بدهند خوابش را دیدم. پرسیدم: علی تو کجا آمدی مگه خدمت نرفتی؟ گفت: فرمانده ام من را فرستاده شما را ببینم. دلم تنگ شده. از خواب بیدار شدم دیدم خبری نیست. این یک قرار عاشقانه است که عمر آن به 36 سال می رسد. یعنی درست از زمانی که مه لقا ولی محمدی پیکر فرزندش را پس از شهادت برای آخرین مرتبه دو ساعت در حیاط خانه اش به آغوش کشید تا آن را برای همیشه به خاک امانت دهد. خبرنگار ایسنادر گلزار شهدای بهشت زهرا (س) پای درددل و خاطرات مادر شهید علی قدیانی نشسته است. مه لقا خانم درباره پسرش روایت می کند: علی فرزند سوم من بود و سال 1347 در تهران متولد شد. علی همراه برادرش در منزل خیاطی می کرد و روحیات خاصی داشت. این روزها مریض هستم. تمام زندگی من خاطره است اما فراموش کرده ام. پسرم هیچ گاه به من اجازه نمی داد کارهایش را انجام بدهم. هر زمان نیاز بود برایمان خرید می کرد. در رشته ورزشی رزمی کمربند گرفته بود. مردادماه سال 1366 در میمک به شهادت رسید. یادم می آید که به او گفتم که به جبهه نرو، اما گفت که چطور راضی می شوی وقتی کشورمان در خطر است من در خانه بمانم؟ باید به بهشت زهرا بیای برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |