مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
شنبه، 29 مهر 1402 ساعت 09:302023-10-21سياسي

یک روز جنگی به روایت شاهد عینی


جنگ چیز عجیبی است؛ آنقدر عجیب که می تواند در مدت کوتاهی از یک مادر پدیده ای بسازد که احساس و عواطف را کنار بگذارد و از فرزندانش بخواهد که به جبهه بروند یا پسری را که دوران نوجوانی را پشت سر می گذارد چندین سال بزرگتر کند.

- این خلاصه ای از زندگی ناصر رکاب از رزمندگان دوران جنگ تحمیلی است.

ناصر رکاب از رزمندگان دوران جنگ تحمیلی است.

او که فرزند شهید است همراه با چهار برادر دیگرش به تناوب در جبهه حضور داشته اند و در دورانی که جنگ بود از خانه خود ناچار به مهاجرت به شهرهای دیگر شدند و نهایتا در اندیمشک ماندند.

این رزمنده در گفت وگو با ایسنا روایت می کند: من ناصر رکاب متولد 1346 هستم.

در دوران کودکی در یکی از روستاهای مرزی نزدیک عراق درشوش زندگی می کردیم.

وقتی که جنگ تحمیلی آغاز شد ما شاهد حوادث تلخی بودیم که اولین آن شهادت پدرم بود.

مادرم کودک یک ساله شیرخوار در آغوش داشت و در همان حال که با دمپایی یا پای برهنه فرار می کردیم ترکشی به شانه او اصابت کرد.

حوادث جنگ من را چندین سال بزرگ کرد هیچگاه نخستین روز جنگ تحمیلی را از یاد نمی برم که با چه وضعیتی زیر گلوله های خمپاره های دشمن خانه را ترک کردیم.

تمام اعضای خانواده در حال نجات جان خود بودند.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

یک روز جنگی به روایت شاهد عینی

یک روز جنگی به روایت شاهد عینی