مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
یکشنبه، 27 آذر 1401 ساعت 12:472022-12-18سياسي

من دو تا پسر دارم؛ حاج قاسم و حاج علی/ چشم هایم کور شود از غمشان


  حسین در را باز کرد و زینب به استقبالمان آمد.

حاج علی چقدر با سلیقه بود در انتخاب اسم بچه هایش.

کنار ستون اتاق پذیرایی خانه ی پدری اش نشسته بودم و بی توجه به سخنرانی مهمانان به پیرزن نگاه می کردم.

صورت گِردش مثل قرص ماه توی شیله مشکی عربی پیچیده بود و عبا را کشیده بود روی سرش.

نگاهش به زمین بود و دانه های تسبیحی بلند بین انگشت هایش می چرخید.

توی دنیای خودش بود.

دنیای علی.

روزگاری که زنی جوان بود با ده تا بچه ی قد و نیم قد که زیاد زنده نماندند اما علی ماند.

نشستم رو به رویش.

دستش را بوسیدم.

دستش را کشید.

خندید و سرم را بوسید: دختر عزیزم.

عاقبت به خیر شی.

والله چی بگم؟ حاج علی یه چیز دیگه بود برام.

من یه زن عرب بودم؛ جوون و بیسواد.

تاریخ تولدشو بلد نیستم.

ما قبلا فقط ماه های بارداریمونو می شمردیم.

سه ماه مونده به چهارده سالگیم بود که ازدواج کردم.

نشستیم عامری.

من و پدر علی و مادر و خواهرها و خاله و شوهرخاله اش.

اولین بچه ام علی بود.

ما به عربی به اولین بچه میگیم فَکَّت عین یعنی چشم روشنی.

بعد از اینکه علی به دنیا اومد و چشمم روشن شد، بچه های بعدیم فاصله سنیشون با هم کم بود.

با علی، شدن ده تا.

نموندن.

مُردن.

چهار تا دختر و سه تا پسر.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

من دو تا پسر دارم؛ حاج قاسم و حاج علی/ چشم هایم کور شود از غمشان

من دو تا پسر دارم؛ حاج قاسم و حاج علی/ چشم هایم کور شود از غمشان