مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
شنبه، 11 تیر 1401 ساعت 13:472022-07-02حوادث

خاطراتی تلخ تر از خردل/ صدای خس خس سینه از «سردشت» به گوش می رسد


سقف خانه شکاف برداشته بود و بوی شبیه به سیر از آن منطقه بلند شد، برادرم با چشم هایی قرمز گفت: «شیمیاییه»، همه به آن دود سفید نگاه کردند و مبهوت ماندند؛ - گروه جامعه خبرگزاری فارس- مهدی امیری پور: ساعت 4 بعد از ظهر یکی از داغ ترین روزهای تیرماه 67 ، 2ماه از آغاز زندگی مشترک پروین با همسرش می گذرد، در حیاط خانه در حال حمام کردن برادرزاده 9 ماهه اش است، بچه های دیگر هم دور ادریس جمع شده اند، صدای خنده و قهقهه کودکان از چند متر آن طرف تر هم به گوش می رسد.

در بین شلوغی و سر و صدا ناگهان یک نفر محکم به در می کوبد و فریاد می زند عجله کنید هواپیماهای صدام سر رسیدند! پروین به سرعت ادریس را به آغوش می کشد و تلاش می کند با بقیه کودکان از خانه خارج شود.

صدای مهیبی در آسمان می پیچد، ناگهان سقف خانه شکاف برمی دارد و بوی تند و تیزی فضای محله را پر کرد.

در چشم بهم زدنی مردم دور حوض بزرگ خانه یکی از همسایه ها جمع شدند، تازه فهمیدند چه بر سرشان آمده، دشمن بعثی شهر را بمباران کرده بود.

درحالی که همسایه ها از زنده بودن یکدیگر خوشحال بودند صحبت های عجیب یکی از افراد جمع دلهره ای به جان همه انداخت.

 مصطفی چند قدم جلوتر از همه رفت و با چشم هایی قرمز گفت: شیمیاییه ، همه به آن دود سفید قارچ گونه نگاه کردند و مبهوت ماندند، آخر تا آن زمان نمی دانستند شیمیایی چه


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

خاطراتی تلخ تر از خردل/ صدای خس خس سینه از «سردشت» به گوش می رسد

خاطراتی تلخ تر از خردل/ صدای خس خس سینه از «سردشت» به گوش می رسد