مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
شنبه، 17 مهر 1400 ساعت 19:302021-10-09حوادث

ماجرای هوویی که گریخت!


چند سال بود که تقریبا همسرم را از نظر عاطفی رها کرده و سرگرم امور روزمره خودم بودم.

بیشتر اوقاتم را در مهمانی ها و مسافرت ها می گذراندم یا در منزل پسرم با نوه هایم بازی می کردم.

هیچ گاه به خاطرم نمی رسید که همسرم نیز به وجود من در خانه نیاز دارد تا این که روزی .

به گزارش سایت قطره و به نقل ازخراسان، زن 65 ساله با بیان این که تازه متوجه شده ام از چهار سال قبل یک هووی جوان دارم، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: 17 سالم بود که با احمد ازدواج کردم.

او که 11 سال از من بزرگ تر بود چند ماه بعد از آغاز زندگی مشترک در یکی از بانک های مشهد استخدام شد و خیلی زود پله های ترقی را طی کرد.

آن زمان با تسهیلاتی که از بانک می گرفتیم، صاحب خانه و ویلا شدیم و اوضاع مالی مان روز به روز بهتر می شد به طوری که هر نوع امکانات رفاهی را برای فرزندانمان فراهم می کردیم و مدام به تفریح و مسافرت می رفتیم.

این روزهای خوب سال ها ادامه داشت تا این که مدتی قبل متوجه تغییر رفتارهای همسر 76 ساله ام شدم.

با آن که از حدود 30 سال قبل هیچ گاه پیاده روی های عصرانه ما تعطیل نشده بود اما حالا دیگر احمد تمایل زیادی به پیاده روی با من نداشت.

او حتی دو روز پایانی هفته را به تنهایی در باغ ویلا به سر می برد و رغبتی به همراهی من نداشت.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

ماجرای هوویی که گریخت!

ماجرای هوویی که گریخت!