مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
پنجشنبه، 21 دی 1402 ساعت 11:012024-01-11اقتصادي

اگر بدانی چه پسری بود!


خبرگزاری فارس مازندران - زهرا طاهری پرکوهی نمی دانم چطور می شود زمان را متوقف کرد، چطور می شود در میان تُندباد لحظه ها در همان جا ایستاد و به تلاطم نیفتاد، این همان حکایت عاشقی است از همان نوعی که نبودن ها را نمی توان حس کرد، عشقی که برق و باد لحظه ها پیش چشمش هیچ است، غمگینی اش سنگین تر از آن است که خم به ابرو آورد.

کنار عکس شهیدش حالش خوب است و شاعری پیشه کرده آن هم از همان روزی که غم به سوگ نشستن فرزندش را تجربه کرده یاد آن روزها که می افتد لبخند می زند،اما وقتی دلش تنگش می شود ریز گریه می کند، این درسی است که روزگار به او داده است.

*طاقچه ای که دفتر خاطرات شد طاقچه دیوار پشت سرش را دفتر خاطراتش کرده با عکس عزیزش آرام گرفته، گاهی اگر خیالش یاری کند به گذشته های رویایی سفر می کند اما در هزارتوی زمان خیالش هم دیگر با خودش یاری نمی کند، در تلاطم جنگ رویاهایش خیالش را به روزی می برد که عزیزتر از جانش سفارشش را در گوشش نجوا کرد و این حکایت تمام روزهای امروزش است.

*طاقچه یا آلبوم خاطرات؛ این دیوار با انسان حرف می زند *جدال مادر شهید با فراق فرزند و فراموشی همه چیز برایش مثل برق و باد می گذرد این روایت مادر شهید سیدمهدی مستوری است، مادری که در جنگ با بیماری اجازه نمی دهد خیال فرزندش از ذهنش فراموش شود.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

اگر بدانی چه پسری بود!

اگر بدانی چه پسری بود!