مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
شنبه، 25 آذر 1402 ساعت 11:002023-12-16سياسي

به وقت مهمان نوازی...


مادر می گفت پسرش قول داده است باز گردد خم به ابرو نمی آورد به همه گفته بود پسرش به او گفته می رود و زودی برمی گردد همانطور که به او قول داده همان جوری که رفته برگردد همان قدر شاداب و همانقدر با خنده ولی نیامد… - به گزارش سایت قطره و به نقل ازخبرگزاری فارس از زنجان، مادر راضی نبود که برود، آخر سن و سالی نداشت و هنوز تجربه ای از جنگ و ایستادن مقابل دشمن را نداشت، اما دل پسرش با رفتن بود، می گفت امامش دستور داده، نمی خواست پنهانی و با دروغ و کلک برود از آه مادرش می ترسید برای همین آن قدر اصرار کرد و کرد تا مادر با یک قرآن و یک کاسه آب در چارچوب در ایستاد و او را بدرقه کرد، قرآن را که باز کرد آمده بود إِنَّا فَتَحۡنَا لَکَ فَتۡحٗا مُّبِینٗا و مادر به فال نیک گرفته بود این آیه را.

هر روز ساعت اعزام مادر می رفت دم در و مسیری را که پسرش را برای آخرین بار دیده بود نگاه می کرد، دلتنگی حس غریبی بود و هیچ کس نمی دانست در دل او چه می گذشت، جنگ تمام شد، اسرا بازگشتند پیکر شهدا بازگشت، اما از پسرش خبری نشد همیشه می گفت پسرش قول داده است باز گردد خم به ابرو نمی آورد به همه گفته بود پسرش به او گفته می رود و زودی برمی گردد همانطور که به او قول داده همان جوری که رفته برگردد همان قدر شاداب و همانقدر با خنده ولی نیامد… سال ها گذشت، ولی خبری از پسرش نشد ولی مادر همچنان چشم


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

به وقت مهمان نوازی...

به وقت مهمان نوازی...