مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
جمعه، 3 آذر 1402 ساعت 10:102023-11-24فرهنگي

آدینه با داستان/ عمارت جهانگیرخان


دیدن داخل خانه آرزوی اهل محل بود.

تاوقتی میرزاجهانگیرخان زنده بود باتوجه به غرور اشرافی یی که برای حفظ خاندان قجری اش به خرج می داد، همه ی اهل محل را رعیت خودش می دید.

- بعد از مردنش هم کل آن عمارت به تصرف تنها دخترش درآمد.

مریم رحمَنی     بعد از سی سال درِ هشتی خانه ی میرزاجهانگیرخان معیرالملک چهارتاق باز شده بود.

آقای رفعتی دست راستش را به گل میخ در گرفته بود و دست چپش زانوی پای راستش را می فشرد.

کمی بعد تقریباً همه ی اهالی کوچه و خیابان جلوی درِ خانه که حالا سال ها بود به نام پوراندخت معیری می شناختیم جمع شده بودند.

    هرکسی دلش می خواست می توانست داخل خانه شود.

اتاق هایش را بگردد، پستوهایش را پیدا کند و حدس بزند که هر کدام از وسایل خانه چه وقت و به چه قیمتی خریداری شده اند.

  پوری خانم مُرد.

البته هیچ کس نفهمید چطور! فقط در آن روز سرد با بادی که معلوم نبود از کدام جهت می وزد، جسم بی جانش وسط سرسرا روی زمین دراز کشیده بود.

رنگ صورتش پریده بود و لب هایش درست رنگ موهای سرش که حالا دیگر سیاه نبودند.

انگار یک بی رنگی بر سر و روی همه ی ما در این سال ها ریخته شده بود.

تقی خان بالای سرش نشسته و آرام اشک می ریخت.

  10سالی می شود که درِ آن خانه به روی احدی باز نشده و تنها تقی خان خادم خانه زاد خاندان معیری هفته ای یک بار شنبه ها ساعت 9صبح، یک ل


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

آدینه با داستان/ عمارت جهانگیرخان

آدینه با داستان/ عمارت جهانگیرخان