ماجرای عجیب این روحانی که سر از کمپ ترک اعتیاد در آورد!«حسن درویش» نام خدا بیامرزی داشتیم، خودش می گفت که افتخارش این بوده توی جیب لباسش قمه و چاقو بگذارد. حالا اما «قمه» تبدیل شده به «قلم»! عاشق آن خودکاری بود که توی جیب می گذاشت. - گروه جامعه؛ نعیمه جاویدی: اعتیاد، غول هفت سری است که خیلی ها دلشان می خواهد برای نجات گرفتاران خاکسترنشین شده آن، کاری انجام دهند اما معمولاً 3 ترس بزرگ، مرددشان می کند. اول اینکه می ترسند اگر با فرد معتاد نشست و برخاست کنند، نه تنها نتوانند، ترکَش دهند که خودشان هم دچار شوند. ترس دوم هم اینکه از قضاوت هایی که بابت این همنشینی ممکن است شامل حالشان شوند، خیلی واهمه دارند. اما دلیل سوم؛ با خودشان می گویند که اگر ترک کرد اما دوباره وسوسه شد و لغزید برای مصرف مجدد مواد مخدر که بی فایده است! قضاوت ها، مانع از ورود روحانیان برای خدمات ترک اعتیاد شده بود! ترس هایی که سراغ حجت الاسلام احسان رنجبر هم رفت. حتی خیلی بیشتر از یک فرد معمولی. خیلی ها ملامتش کرده بودند که لابد با این عبا و قبا هم می خواهی با معتاد جماعت نشست و برخاست کنی؟! اگر بگویند فلان روحانی را در فلان محله، خانه یا پیش فلان معتاد دیده اند، چه؟! آن وقت کسی فکر نمی کند که قصد خیر داری، برای همه روحانیان هم بد تمام می شود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |