خودکارهایتان را بیاورید، می خواهم کتاب بنویسم«فقط با خودکار می نویسم. قلم دست می گیرم و گوشه خانه بساط کاغذها را پهن می کنم؛ مدرسه شان که تمام می شود می گویم خودکارهای نصفه نیمه سبز و آبی و قرمزتان را بیاورید، - فقط با خودکار می نویسم. قلم دست می گیرم و گوشه خانه بساط کاغذها را پهن می کنم؛ مدرسه شان که تمام می شود می گویم خودکارهای نصفه نیمه سبز و آبی و قرمزتان را بیاورید، می خواهم کتاب بنویسم. خبرگزاری مهر ؛ گروه مجله – زینب رجایی: لبه طبقه های کتابخانه و دکور آشپزخانه را پارچه های گلدوزی شده انداخته. پارچه های مثلث و مستطیل سفیدی که با نخ های رنگارنگ و شاد، رویشان طرح های ساده برگ و گل و گاهی پرنده دوخته شده. گرچه در پردیسان شهر قم مهمان خانه اش شده ام؛ اما انگار پا در خانه ای در محله های مشهد گذاشته ام. گلدوزی هایی که از هنرهای دستی زنان خراسان، نشانی از آن است که اهل این خانه ریشه در خاکی دیگر دارند و حالا تنه و شاخ و برگ و سایه سال های زندگی شان را به دیاری دیگر آورده اند. به خیال آنکه ناهار نخورده ام، سفره را جمع نکرده. ساعتی قبل پیام فرستاد: ما سفره مان را دیرتر جمع می کنیم تا شما هم برسید. انگار به خانه اقوام سر زده ام. با صدای بلند فکر کردم: بعد از این همه سال زندگی در مشهد، مهاجرت تصمیم سختی نبود؟ اینکه ریشه درختی را از جایی خارج کنید و جای دیگر دوباره به خاک بنشانید برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |