جای خالی شاگردان در مدرسه!بچه ها نیستند! توی مدرسه نیستند. جسمشان و اسمشان هست، ولی خود خودشان نیستند. در ظاهر که نگاه می کنی در تصمیم گیریها و فعالیت های مدرسه و اداره کردن مدرسه و نظایر آن، - به گزارش سایت قطره و به نقل ازخبرگزاری فارس، اردوان مجیدی در یادداشتی نوشت: یک حقیقت تلخ سالن ها نیمه روشن بود، بعضی جاها هم تاریک! سکوت! از شیشه های مات پنجره های کلاس در سالن، سایه معلمی را پای تخته یک کلاس دیدم، صدایی محو و مبهم، انگار با شاگردان سخن می گفت. توی کلاس سرک کشیدم. کسی نبود. وارد کلاس شدم. هیچکس نبود. میزها و نیمکتهای بچه ها نامنظم وسط کلاس رها شده بود. چند کتاب و دفتر روی میزها و نیمکتها، اینطرف و آنطرف افتاده بود. بعضی از دفترها جلوی کتابها هر دو تا باز، معلوم است داشته اند از روی درس مشق می نوشته اند. کیفهای سنگین بچه ها زیر میزها و کنار دیوار و روی نیمکتها، اینطرف و آنطرف افتاده، زیپ بعضی هایشان باز و کلی کتاب و دفتر تویشان است. از میان شکاف کنار پنجره آهنی، سوز سردی می آید که ورق کاغذ چروک و خط خطی را که جلوی پنجره افتاده، نرم نرمک تکان می دهد. شیشه های پنجره ها برخی مات است و برخی دیگر هم با طرز ناشیانه ای از پشت رنگ شده است، فقط ردیف بالا مات نیست. از پشت آن شیشه های ردیف بالا و نرده های آهنی پشت آن، دیوار ساختمان روبرویی و یک تکه کوچکی از آسمان هم پیداست. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |