نه تنها هیچ درخواست مشخصی برای انتقال توله ها به تهران مطرح نشد بلکه برخی دامپزشکان از جمله دامپزشکان دفتر حیات وحش با هرگونه انتقال یوز ها به تهران به دلیل آلودگی مخالف بودند.
- اما چرا به رغم همه این اشتباهات، به جفت گیری یوز ها اصرار شد و تلاش کردند تا این اتفاق رقم بخورد؟ این سوالی است که معاون سازمان پاسخی برایش ارائه نکرده، اما در این گفتگو به نوعی به آن پاسخ داده است؛ حدود سه هفته قبل از زایمان جلسات مکرری در اداره کل حفاظت محیط زیست استان سمنان برگزار شد و کمیته فنی متشکل از کارشناسان استان، دفتر حیات وحش و دامپزشک معتمد برای فراهم کردن پیش نیاز های زایمان توله ها تشکیل شد.
تصور ما بر این بود که طی این چند جلسه کارشناسی، تمام پیش نیاز ها و ضرورت هایی که برای یک زایمان موفق نیاز است فراهم شده است.
ناگفته پیداست که با تصور نمی شود چنین پروژه ای را به موفقیت رهنمون ساخت و اکبری هم به این مهم اذعان دارد، به گونه ای که درباره چرایی نپذیرفتن توله ها توسط یوز مادر می گوید: واقعیت اینکه تصور نمی کردیم مادر اصل توله ها را نپذیرد و عمده فکر ما بر روی این موضوع متمرکز بود که بعد از زایمان به تدریج فضای نگهداری یوزپلنگ و توله هایش را بزرگ تر، طعمه های کافی را فراهم و مقدمات بزرگ شدن توله ها در شرایط نیمه طبیعی به گونه ای که برخورد کمتری با انسان داشته باشند را فراهم کنیم.
رویایی دور دست که با واقعیت زاویه بزرگی داشت و در نتیجه وقتی عصر دهم اردیبهشت خبر رسید که دامپزشک مستقر در سایت نگران حال یوز باردار شده و سزارین تجویز کرده، ماجرا به وادی دیگری سوق یافت و جدی ترین سوال بعد از تولد سه قلوها، این بود که آیا توله ها را به مادر بدهند یا خیر؟ ماجرایی که اکبری این گونه شرحش می دهد: اولین سوالی که مدیر کل استان از بنده کرد این بود که آیا توله ها را پس از به هوش آمدن مادر به او برگردانیم یا خیر.
اگرچه ابتدا مشکوک شدم به دلیل اینکه ترس از حمله مادر به توله های ضعیف را داشتم، اما پس از هماهنگی با کارشناس حیات وحش در خارج از کشور که با مراکز تکثیر یوز در آفریقا ارتباط داشت پیغامی برای او فرستادم و قرار شد حتماً توله ها را به مادر برگردانند.
بله! برای آنکه ببینند توله ها را به مادر بدهند یا نه، از توران به معاون سازمان زنگ زده اند، او هم به فردی در خارج از کشور پیام داده و نظرش را خواسته، بعد پیام دریافتی را احتمالا تلفنی به توران منعکس کرده تا به آن عمل شود، هرچند در نهایت همه این پروسه به نتیجه خاصی منجر نشده چراکه اگر چه توله ها ساعاتی در کنار مادر بودند، اما متاسفانه به دلیل سردی هوا در آشیانه ها امکان بازگرداندن توله ها به مادر به مدت زمان کافی فراهم نشد، زیرا مادر عکس العمل قابل قبولی نداشته و حاضر به گرم نگه داشتن توله ها نبود.
از اینجا به بعد چه شد؟ به ناچار با شرایط جدیدی روبرو شدیم که هیچ تجربه ای در مورد آن در کشور وجود نداشت.
با نظر مدیر کل استان یک نفر کارشناس که دکترای حیات وحش داشت برای شیر دادن به توله ها انتخاب شد و به رغم توانایی علمی که این کارشناس داشت، اما تجربه شیر دادن به توله های کوچک را نداشت و در این زمینه خطا کرد.
این را معاون سازمان گفته تا مهر تایید بزند بر شایعه ای که تاکید داشت علت مرگ اولین توله یوز، شیوه نادرست شیردادن به بچه یوز ها بوده که جان توله ضعیف تر را ربوده است! اما چه شد که ابتدا خبر رسید توله ها همه ماده هستند و بعد مشخص شد که همه نر هستند؟ اکبری در این باره گفته: پس از جراحی [سزارین] از مدیرکل محیط زیست استان جنسیت توله ها را سوال کردم و گفت هنوز مشخص نشده است.
ابتدای روز یازدهم همکاران از ماده بودن دو توله صحبت کردند.
با مدیرکل استان تماس گرفتم و تایید کرد که دو توله ماده و یکی از آن ها هنوز نامعلوم، اما احتمالا ماده است.
البته تشخیص جنسیت در توله های گربه سانان مخصوصاً یوزپلنگ که بسیار کوچک هستند کار دشواری است و تعجیل آن ها موجب بروز این خطا شد.
کلید واژه ها: اداره کل حفاظت محیط زیست استان - حفاظت محیط زیست استان سمنان - اداره کل حفاظت محیط زیست - دامپزشک - زایمان - دامپزشکان - حیات وحش - حفاظت محیط زیست - نیاز - قبل از زایمان - انتقال - سازمان - معاون سازمان - استان سمنان - تهران - استان - کارشناسان - کمیته فنی - محیط زیست - تصور - حیات - پاسخ - دفتر - اداره کل - جفت گیری - دولت قبل - ناتوانی - درخواست - آلودگی - برگزار