دانشجو هستند و مثل همه دانشجویان برای آینده خود هزار نقشه دارند.
اما میان همه این دغدغه ها، آنها داوطلبانه و بدون هیچ چشم داشتی خودشان را وقف سوادآموزی و پیشرفت تحصیل کودکان کار کرده اند.
- روز اول به هوای کسب تجربه معلم کودکان کار شد، اما طولی نکشید که مهر بچه های کار چنان پابندش کرد که دیگر دوری از کلاس درس برایش ممکن نیست.
سبا مردانی دانشجوی رشته علوم تربیتی که در مدارس عادی هم تدریس می کند، 2 سال است که داوطلبانه و بدون هیچ چشم داشتی مدرس علوم اجتماعی موسسه ارفک است: روز اول با خودم گفتم تدریس به کودکان کار یک دوره عالی کارورزی است؛ چون می خواستم در دبستان تدریس کنم و نیاز به کسب تجربه داشتم.
اما ماجرا از همان روز اول تغییر کرد.
استعداد کم نظیر بچه ها و سختی هایی که برای درس خواندن و کارکردن تحمل می کنند، چنان پابندم کرد که دوری از آنها برای من ممکن نیست.
قرار بود امسال فعالیتم را در موسسه ارفک محدود کنم اما موفقیت یکی از بچه ها بیشتر پابندم کرد.
سال گذشته دانش آموز دختر 13 ساله ای داشتم که با وجود مشکلات جسمی، اختلال یادگیری و مشکلاتی که در تکلم و شنوایی داشت، مسئولیت کارهای خانه هم روی شانه هایش بود.
سال گذشته به او فارسی درس می دادم؛ روخوانی، روانخوانی و.
اما به دلیل تمرکز و اعتماد به نفس پایین، سخت یاد می گرفت.
امسال وقتی دیدم دخترک متن دشوار بیهقی را طوری درست و روان می خواند که انگار هیچ مشکلی ندارد، برای ماندن در انجمن دلیل دیگری نیاز نداشتم.
کلید واژه ها: کودکان کار - داوطلبانه - دانشجو - کودکان - دانشجویان - تدریس - علوم اجتماعی - بچه ها - علوم تربیتی - درس خواندن - سوادآموزی - بدون - سواد - علوم - چنان - کلاس درس - اجتماعی - استعداد - کارورزی - پیشرفت - دبستان - تربیتی - دختران - خواندن - مردانی - تهران - تغییر - دغدغه - آینده - موسسه