یوسف ! خبرنگارِ نازم ؛ دلبریتو یکم کمترش کن

احساس می کنم من راه می روم و یوسف سلامی (خبرنگار) پرواز می کند.

دو، دوتای من می شود 4 تا شاید هم 3 تا، اما در مقابل دو، دوتای یوسف سلامی می شود 444 تا ! - اول فکر کردم چرا ظاهر این خانمها تقریبا هر سه مثل هم بود؟ چرا از اون خانم هایی (با ظاهر متفاوت) که موقع انتخابات نشان می دهید که می گویند حتما رای می دهند و به نظرشان انتخابات خیلی مهم است و همه ما ایرانی هستیم و .

هیچ خبری در این روزهای صداوسیما نیست؟ به خودم و شیطان لعنتی فرستادم و گفتم به من چه؟ احتمالا همین 3 خانم نیاز داشته اند با پول یارانه خرید کنند و مابقی ملت می خواهند با یارانه شان سفر خارجی داشته باشند یا پس انداز کنند برای خرید خانه، جهیزیه، عروسی و .

از شوخی گذشته، بعضی وقتها فکر می کنم این اندازه از سطحی سازی و تولید محتوای بدون یک ذره فکر واقعا ریشه در چه دارد؟ احساس می کنم با یوسف سلامی در جهان های موازی زندگی می کنم و دنیای ما هیچ ارتباطی به هم ندارد! حتی با آن خانم هایی که با سلامی برای خرید آمده بودن! احساس می کنم من راه می روم و یوسف سلامی پرواز می کند.

من مدام کم رمق و بی حال تر می شوم و او این همه سرخوش و پر انرژی! دو، دوتای من می شود 4 تا شاید هم 3 تا و در مقابل دو، دوتای یوسف سلامی می شود 444 تا ! آخر ای عزیز بومی، ای هم قبیله، ای یوسف گم گشته که باز آمده ای! واقعا کجای �