«چپ دست ها»؛ ایستاده در میانه خیر و شردر اغلب داستان ها آنچه اتفاق می افتد یا از منظر خیر است یا از منظر شر. راویت داستان «چپ دست ها» اما در میانه های این مسیر ایستاده است. داستان خیر و شر رها شده و به واقعیت انسانی پرداخته شده است که هم پایی در خیر دارد و هم نسبتی با شر. - ایسنا/قم در اغلب داستان ها آنچه اتفاق می افتد یا از منظر خیر است یا از منظر شر. راویت داستان چپ دست ها اما در میانه های این مسیر ایستاده است. داستان خیر و شر رها شده و به واقعیت انسانی پرداخته شده است که هم پایی در خیر دارد و هم نسبتی با شر. یادداشتی بر رمان چپ دست ها اثر یونس عزیزی از هدا ترخان نویسنده و مدرس داستان نویسی به خبرگزاری ایسنا واصل شده است که متن این یادداشت در زیر آمده است چپ دست ها از صفحه تقدیم شروع می شود. از آن یک جمله طلایی: به رفته بی هنگام ، این جمله تا آخرین صفحه کتاب همراه خواننده جلو می رود و درست در سطر پایانی، معنای رفته بی هنگام در ذهن مخاطب شکل می گیرد. داستان چپ دست ها همین است. کشمکشی برای نگه داشتن آدم ها. نگه داشتن سارا، مهسا و آن خود درون آصف. داستان روان و ساده شروع می شود. بی اینکه بخواهد با قلاب اندازی های نمایشی، تلاشی برای نگه داشتن مخاطب کند. در این کتاب می توان داستان زندان را از دریچه ای متفاوت دید. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |