یادی از یک شهید دانشجو

انگار نه انگار که حرکتش یک کار آموزشی و تمرین است.

مثل یک شناگری که داخل آب شیرجه می زند خودش را پرت کرد روی سیم خاردارها و با همه طول و عرض بدنش سیم خاردارها رو جمع کرد و به بقیه بچه ها گفت: - حالا بیایید از روی من رد بشید.

به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، کاوه ذاکری از رزمندگان تخریب چی دوران هشت سال دفاع مقدس درباره دانشجوی شهید اصغر کاظمی روایت می کند: پیش از عملیات سیدالشهدا(ع) داشتیم با بچه ها خوابیدن روی سیم خاردار را تمرین می کردیم.

البته این خوابیدن روی سیم خاردار جزو برنامه های آموزشی نبود اما، یک تعداد از بچه ها که جسارت و روحیه بالای ایثارگری داشتند به صورت داوطلب از این کارها می کردند.

یک میدان مین آموزشی زده بودیم و سه تا توپ سیم خاردار توپی هم مقابلش کشیده بودیم به طوریکه دوتا توپ سیم خاردار زیر بود و یه توپ سیم خاردار رویش قرار گرفته بود.

تقریبا ارتفاع سیم خاردار تا بالای سینه آمده بود.

تعدادی از بچه ها قبل از شهید کاظمی با احتیاط روی سیم خاردار خوابیدند و از طرفی هم مواظب بودند آسیب نبینند.

تا اینکه نوبت به او رسید .

انگار نه انگار که حرکتش یک کار آموزشی و تمرین است.

مثل یک شناگری که داخل آب شیرجه می زند خودش را پرت کرد روی سیم خاردارها و با همه طول و عرض بدنش سیم خاردارها رو جمع کرد و به بقیه بچه ها گفت: حالا بیایید از روی من رد بش�