سخنی با اصول گرایان/ عباس عبدیستیز با عینیت در دو قالبِ مخالفت با آزادی بیان و نیز نفی و ضدیت با پژوهش خود را نشان می دهد. اگر ما می خواهیم با دیگران تعامل کنیم یا حتی بر آنان حکومت کنیم، بهترین شیوه این است که آنان بتوانند آنچه که هستند را نشان دهند. همچنین بتوانند نقد، و حتی تخطئه کنند، و یا تعریف نمایند. پذیرش عملی این شرط لازمه ایجاد یک رابطه مفید با مردم و جامعه است. اگر مردم آزادی لازم را نداشته باشد، ریاکاری پیشه می کند و خود را دوست و تابع ما معرفی می کند، در حالی که در اندرون خود، دشمن و مخالف ما است. آنان مترصد فرصتی می مانند تا رفتار واقعی خود را علیه ما بروز دهند. در باره پژوهش نیز همین طور است. منظور فقط پژوهش علمی نیست، بلکه گزارش های تحقیقی مطبوعاتی، آمار و اطلاعات، پژوهش های پیمایشی و نظرسنجی ها، همه اینها می توانند انجام و تولید و منتشر شوند و همه ما را نسبت به واقعیت جامعه آگاه کنند. به طور قطع انتشار برخی از اینها عوارضی هم دارند، ولی قاعده کلی مبتنی بر مفید بودن دسترسی به اطلاعات و یافته های پژوهش ها است. با توجه به این نکات پیشنهاد می کنم که اصولگرایان محترم یک گزارش سردستی از مهم ترین شاخص هایی که برای آن انقلاب شد ارایه کنند. گزارشی که مستند به آمار و اطلاعات معتبر باشد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |