مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
شنبه، 28 فروردین 1400 ساعت 22:252021-04-17اقتصادي

خاطرات من، باجناق و پول دیجیتال (قسمت چهارم): ورود به بازار


مهرداد داشت رسید 100 میلیون تومان را می­ نوشت که حاج علی اکبر - پدر مهرداد - وارد مغازه شد و یکراست آمد سمت ما.

به احترامش برخاستیم و سلام کردیم.

حاج علی اکبر، حدود 70 سال داشت و به قول خودش 60 سال را در بازار بود.

در بازار کیف منوچهری هم از قدیمی­ ها بود و همه کسبه احترام خاصی برایش قائل بودند.

او در حالی که کلاه پشمی ­اش را از سر بر می­ داشت به مهرداد گفت: چی داری می­نویسی پسر؟ و مهرداد توضیح داد که از من پول می­ گیرد برای خرید و فروش ارز دیجیتال.

حاج علی اکبر در حالی که برای خودش چایی می ­ریخت به مهرداد گفت: باجناق بیچاره­ ات رو نکش تو این چاه ویل! آخه کدوم آدم عاقلی پول زبون بسته اش رو می ­ریزه تو این کامپیوتر و به جاش یه عدد ظاهر می­شه تو اون صفحه؟! بعد رو کرد به من و گفت: لااقل تو یه چیزی به این باجناقت بگو؛ این ارز دیجیتال میجیتال که نشد کار و کاسبی.

صد بار بهش گفتم فردا اومدی کامپیوترت رو باز کردی دیدی جا تره و بچه نیست می­ خوای چیکار کنی؟ مانده بودم که چه بگویم که خودش ادامه داد: تو خودتم که داری آلوده می ­شی! و بعد در حالی که از جا بر می­ خاست گفت: از من گفتن بود بچه­ ها.

دعا می­کنم سود کنید.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

خاطرات من، باجناق و پول دیجیتال (قسمت چهارم): ورود به بازار

خاطرات من، باجناق و پول دیجیتال (قسمت چهارم): ورود به بازار