2 متر زیر زمیناین روزها در زیر سایه تلخ کرونا اتفاقاتی در حال رخ دادن است که مشابه آن را هیچ کسی به یاد نمی آورد. جنس دغدغه ها تفاوت کرده و آن دل مشغولی های سابق رنگ باخته، - پیش پا افتاده ترین کارها که روزگاری انجام یا ترک آن حساسیت ویژه ای نداشت، امروز به ممنوعه ترین کارها تبدیل شده است. در راهروهای مرکز بهداشت کرمان به سمت اتاقی می رفتیم. گوشیش زنگ خورد. نگاهی به ما کرد و گفت صبح شد و دوباره زنگ ها شروع شد. کریمی: الو سلام بفرمایید پشت خط: الو سلام آقای کریمی؟ کریمی: بله بفرمایید پشت خط: آقای کریمی شماره شما رو بیمارستان به ما داده است. فوتی کرونایی داریم. کریمی: کدام بیمارستان؟ پشت خط: بیمارستان شفا کریمی: آمبولانستون اومده؟ پشت خط: بله الان جلو سردخانه است کریمی: باشه، منتظر باشید میام. اما فقط یک نفر اونجا باشه تا من میام. این تلفن و مکالمات، آغاز روایت زندگی آخرین روز فوتی های کرونایی بر روی زمین است. روز پایانی و ایستگاه های پایانی قربانیان کرونا. غریبانه رفتن کرونایی ها را از همین جا و از آخرین حرف های آقای کریمی حس کردم. تماس های پایانی که می تواند هر لحظه برای ما و اطرافیان ما رخ بدهد اگر اگر اگر کرونا را جدی نگیریم. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |