- سایت خبری تحلیلی اندیشه ها: صنایع یا بنگاه های کوچک و متوسط اعم از بنگاه های صنعتی، خدماتی، بازرگانی و کشاورزی است که معمولا با توجه به عواملی مانند تعداد نیروی انسانی شاغل در آنها، میزان سرمایه در گردش، حجم دارایی، کل حجم فروش یا ظرفیت تولید به صنایع کوچک و متوسط تقسیم می شوند که در کشورهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارد و تابع شرایط اقتصادی و صنعتی حاکم است.
در این میان رایج ترین معیار، تعداد کارکنان بوده که این نیز در بین کشور ها متفاوت تعیین می شود.
بنگاه های کوچک و متوسط از عمده عوامل ایجاد شغل محسوب می شوند و اشتغال پایدار برای توسعه های اقتصادی یک کشور از عوامل ضروری و بنیادین است.
امروزه سهم صنایع کوچک و متوسط در کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه در اشتغال، خدمات، تولید و صادرات قابل ملاحظه بوده و یکی از ارکان بسیار مهم در راستای رشد اقتصادی محسوب می شوند و از عوامل تحرک صنایع بزرگ به شمار می روند.
در مجموع می توان بیان کرد که این حوزه به لحاظ وسعت، جایگاه نسبی و رونق تولید بیانگر میزان رشد و سلامت اقتصاد بوده و به طور متوسط بالغ بر 50 درصد تولید ناخالص داخلی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و حدود 30 درصد صادرات این کشورها از سوی بنگاه های کوچک و متوسط انجام می شود که نشان از نقش بی بدیل این گروه از بنگاه ها در اقتصاد کشورها دارد.
هرچند صنایع بزرگ به جهت داشتن مزیت های ناشی از اثر مقیاس انبوه، اثر دامنه تولید، اثر تجربه و اثر سازماندهی، هنوز هم مورد توجه سیاست گذاران اقتصادی هستند؛ اما مزیت های صنایع کوچک و متوسط به علت وجود اثر حمل ونقل، اثر اندازه بازار، اثر تنظیم، مؤثربودن انتخاب و اثر کنترل، این صنایع را در تولید اغلب کالاها به انتخاب اول بدل کرده است.
حضور این بخش از شرکت ها در اقتصاد به لحاظ انعطاف پذیری بالا و ایجاد بسترهای لازم برای کارآفرینی و خلاقیت، ظرفیت بالای جذب نیروی انسانی و کمک به اشتغال فراگیر و بهبود شاخص های توزیع درآمد و تأمین نیروی انسانی متخصص برای شرکت های بزرگ، قدرت بالا در تربیت کارآفرینان و مدیران اقتصادی، هزینه کمتر خروج از صنعت، از ویژگی های این صنایع در مقایسه با بنگاه های بزرگ است.
در دهه های اخیر تغییرات محتوایی و کیفی بسیار زیادی در بازارهای جهانی رخ داده است؛ حرکت به سوی منطقه ای شدن و جهانی شدن بازارها سرعت گرفته است؛ به موازات آن، دوره تولیدمحوری به انتهای حیات خود رسیده و دوره مشتری محوری در حال شکل گیری است.
افزایش آگاهی مصرف کنندگان موجب تغییر در الگوی ساختار تقاضا شده.
از آنجا که صنایع بزرگ به سبب ساختار خاص خود، انعطاف لازم را در جواب گویی به تنوع طلبی مصرف کنندگان ندارند، زمینه رشد صنایع کوچک و متوسط بیش از پیش، فراهم شده است؛ به طوری که دولت و بخش خصوصی می تواند مسیر توسعه اقتصادی را از طریق دستیابی به اشتغال پایدار با تأکید بر کمک گرفتن از ایجاد و تقویت این صنایع هموار کند تا این شرکت ها برای مشارکت بیشتر در اقتصاد کشور، به سازماندهی بهینه و تقویت بنیه فنی در حد لازم برای رقابت و توسعه پایدار به درجه مطلوبی از تکامل برسند.
توسعه صنایع کوچک و متوسط، رمز توسعه اقتصادی آینده کشور است.
حرکت به سمت صنایع کوچک و متوسط نه تنها امری بهینه و سودآور بلکه در شرایط فعلی کشور، امری لازم و ضروری است.
توسعه صنایع کوچک و تکنولوژی های متوسط، می تواند به عنوان استراتژی مناسب برای کشور مطرح باشد و از طریق رفع بی کاری، افزایش درآمد، ایجاد فرصت های شغلی برای نیروی انسانی غیرماهر و انباشت سرمایه از طریق افزایش بازدهی به بهبود بهره وری در بخش اقتصادی و اجتماعی کمک کند.
در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته ثابت شده است که بخش صنایع کوچک و متوسط نقشی کلیدی در رشد اقتصادی و اشتغال زایی ایفا کرده و نه تنها توانسته نیروی کار ناشی از رشد طبیعی را جذب کند، بلکه نیروی کار مازاد کشورها را نیز جذب می کند
کلید واژه ها: صنایع کوچک و متوسط - صنایع کوچک - اقتصادی - صنایع - متوسط - توسعه - عوامل - کوچک - کشورهای توسعه یافته - کشور - بنگاه - شرایط اقتصادی - اشتغال پایدار - کشورهای مختلف - شوند - اشتغال - نیروی انسانی - ظرفیت تولید - رشد اقتصادی - تولید - تفاوت - صنعتی - ایجاد شغل - بازرگانی - کشاورزی - کارکنان - متفاوت - اندیشه - سرمایه - صادرات