ننه! جنگ کی تموم میشه؟«بچه از بین رفته و تلف شده». مقداری هم قرص و کپسول نوشت و گفت: «اگه با این، بچه سقط نشد، حتماً بیاریدش تا عملش کنم» . - مرحوم حاجیه خانم نصرت همت در کنار تصویر شهید حاج ابراهیم همت دکتر بعد از معاینه گفت: بچه از بین رفته و تلف شده . مقداری هم قرص و کپسول نوشت و گفت: اگه با این، بچه سقط نشد، حتماً بیاریدش تا عملش کنم . اینها را حاجیه خانم می گوید؛ نصرت همت. بانویی که 30 شهریور 99 یعنی درست یک روز مانده به چله ی جنگ، رفت تا شاید بعد از 37 سال، پسرش را یک بار دیگر در آغوش بگیرد؛ پسری که ماجرای تولدش را اینگونه روایت می کند: پاییز سال 1333 بود که با همسرم و جمعی از دوستان، قصد زیارت امام حسین (ع) را کردیم و راهی کربلا شدیم. آن موقع ابراهیم را باردار بودم. خیلی ها مرا از این سفر منع می کردند اما به خدا توکل کردم و به شوق زیارت اباعبدالله (ع) راهی کربلا شدم. با اتوبوس تا کرمانشاه آمدیم و از آنجا به مرز خسروی رفتیم. راه بسیار سخت و طاقت فرسایی بود، با جاده های خاکی و ماشین های قراضه. صبح روز بعد، مأموران مرزی عراق اجازه دادند که حرکت کنیم. هوا بسیار گرم بود و راه هم پر از دست انداز. از طرفی گرد و غباری که داخل ماشین می پیچید، کم کم حال مرا دگرگون کرد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |