عملیات خیبر به روایت علی زین الدین/2 آن را که خبر شد خبری باز نیامد

قصه، قصه �آن را که خبر شد خبری باز نیامد� بود.

یعنی آنها که خبردار حضور ما می شدند همگی اسیر ما می شدند.

- به گزارش سایت قطره و به نقل ازگروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس"، عملیات خیبر یکی از عملیات هایی است که ساعت ها می توان از جوانب مختلف در مورد آن صحبت کرد و وقایع آن را مورد بررسی قرار داد.

این عملیات که در زمستان سال 62 انجام شد عملیاتی در نوع خود منحصر به فرد بود که در این مطلب ادامه روایت علی زین الدین که در برشی از کتاب نیمروی جنگ خاطره حضور در این حمله را تعریف کرده، خواهید خواند: خدای عراقی ها ما را به آنجا فرستاد و الا این که جزء برنامه های ما نبود چند ساعتی بود که شهرک شدادیه عراق را تسخیر و در محاصره گرفته بودیم.

در این مدت بچه ها به احدی از عراقی ها اجازه نداده بودند به آن سوی شدادیه بگریزد.

هر تعدادی هم که از آن طرف به داخل شدادیه و به سمت جزایر می آمدند در تور بچه ها گرفتار می شدند.

قصه، قصه آن را که خبر شد خبری باز نیامد بود.

یعنی آنها که خبردار حضور ما می شدند همگی اسیر ما می شدند.

بچه ها این اسرا را دسته دسته به پشت انتقال می دادند.

یک نقطه پستی مشخص شده بود که آنها را آنجا نگهداری کنند تا به محض رسیدن نیروهای عمل کننده در جزیره، به پشت جبهه و به ایران انتقال دهند.